مدیریت تکنولوژی
صفحه
انتقال تکنولوژی فرآيند پيچيده و دشواري است كه بدون مطالعه و بررسي لازم نه تنها مفيد نخواهد بود، بلكه ممكن است علاوه بر هدر رفتن سرمايه و زمان، به تضعيف تکنولوژی ملي هم بيانجامد. در فرآيند انتقال تکنولوژی، تهية ماشينآلات و ايجاد تأسيسات مورد نياز اگرچه بخش اعظم سرمايهگذاري را شامل ميشود، اما به دليل ملموس بودن در جريان انتقال بهصورت سهلتري انجام ميشود. در حاليكه اجزاي نرم افزاري تکنولوژی شامل نيروي انساني متخصص، روش فني توليد و بالاخره سازمان تکنولوژی، مفاهيم غيرملموسي هستند كه شايد هرگز نتوان از تحقق كامل آنها مطمئن شد. متأسفانه تجربه نشان داده است كه به دليل عدم توجه متقاضيان تکنولوژی به ظرافتهاي نهفته در جريان انتقال، جنبههاي نرمافزاري تکنولوژی به درستي به طرف گيرنده منتقل نميگردد و گيرنده نه تنها در توسعة تکنولوژی، بلكه در بهرهبرداري مناسب از تکنولوژی خريداري شده نيز اغلب با مشكل روبرو ميشود. زيرا موفقيت سازمان وابسته به انتقال موثر دانش تکنولوژی است (Salomon, 2004) و اين انتقال اغلب مشكل وزمانبر است (Matin&Salmon, 2003). واقعيت امر اين است كه انتقال تکنولوژی عمدتاً بگونهاي نبوده كه موجب رشد تفكر صنعتي مورد نياز در داخل شده باشد و به هميندليل پس از گذشت بيش از 45 سال از ايجاد اولين كارخانه مونتاژ اتومبيل در ايران، که شاید از اولین موارد انتقال تکنولوژی در کشور بوده است، عليرغم دستيابي به پيشرفتهاي نسبي در ساخت و مونتاژ، هنوز اين صنعت نتوانسته است جايگاه مناسبي در صنعت خودروسازي در بازارهاي جهاني كسب كند. بعلاوه رضايتمندي جامعه نيز كمتر حاصل شده است.
در اهميت تکنولوژی و نقش تعيينكننده آن در فرايند رشد صنعتي و در نهايت رشد اقتصادي كشورها اتفاق نظر وجود دارد. امروزه تکنولوژی در كشورهاي پيشرفته، به عنوان يك عامل استراتژيك براي توسعة اقتصادي كشور مطرح است (باقري نژاد، 1378) و به همين علت امروزه يكي از مهمترين عواملي كه موجب شده تا كشورهاي پيشرفته بر ساير كشورهاي جهان در ابعاد مختلف تسلط پيدا كنند، برخورداري از همين استراتژي است. لذا اين كشورها با سرمايهگذاريهاي كلان در بخشهاي تحقيق و توسعه و تقويت زير ساختهای کشور، سعي بر گسترش روز افزون تکنولوژی خود دارند. درهمين راستا، كشورهاي در حال توسعه و كمتر توسعه يافته، راه گريز از بحرانهاي سياسي و اقتصادي نشأت گرفته از اختلاف سطح تکنولوژی خود با كشورهاي پيشرفته را در انتقال اين تکنولوژیها و توسعة توان تكنولوژيكي خود ديدهاند. لذا انتقال تکنولوژی در كشورهاي در حال توسعه به عنوان ابزار نيل به اهداف بازسازي اقتصادي و كمكردن هرچه بيشتر شكاف تکنولوژی اجتنابناپذير بوده است. اما اين انتقال در صورتي به كاهش شكاف تکنولوژی اين كشورها با كشورهاي توسعهيافته منتهي ميشود كه علاوه بر کسب محصول مورد نظر، انتقال دانش فني و رشد تفكر صنعتي را نيز در داخل اين كشورها فراهم ساخته و زمينههاي دستيابي به توسعه و نوآوری در تکنولوژیهاي وارداتی را بارور سازد.
همانطور كه بيان شد دو علت عمده، يكي نقش و جايگاه رفيع تکنولوژی در دنيا و ضرورت شناخت و بکارگيری راهكارهاي مناسب به منظور انتقال آن و ديگري اهميت و ارزش صنعتي شدن كشور، از جمله مهمترين دلايل تالیف کتاب حاضر میباشد. اهميت مدیریت اثربخش انتقال تکنولوژی زماني بيشتر ملموس خواهد شد كه توجه داشته باشيم كه ايران، زمان زيادي براي پيوستن به سازمان تجارت جهاني و افزايش توان رقابت پذيری خود در بازارهای بينالمللی ندارد و اين مسئله، مسئوليت تمامي صنعتگران و محققان صنايع را در رفع چالشهای موجود و هموار نمودن اين مسير صد چندان مينمايد.
باتوجه به اين مسئله كه انتقال تکنولوژی در فرآيند رشد اقتصادي نقش تعيينكنندهاي ايفا ميكند، لذا این کتاب که حاصل تحقيقات گسترده مؤلف می باشد میتواند بر مؤلفه های گوناگون همچون موضوعات اجتماعي، فرهنگي، تأسيس مراكز جديد (مركز انتقال تکنولوژی، مركز نظارت و كنترل بر تکنولوژیهاي انتقالي)، ايجاد واحدهاي تحقيق و توسعه و تربيت نيروهاي متخصص و بطور کلی زير ساختهای کشور كه جملگي از عوامل مؤثر برانتقال اثربخش تکنولوژی محسوب ميشوند، تأثير عمدهاي بگذارد. در اين کتاب علاوه بر شناسايي مشكلات و موانع انتقال اثربخش تکنولوژی، با عنايت به ماهيت آنها، اثرگذاری حيطههاي ديگر بر اين فرايند نيز مورد ارزيابی قرار میگيرد.
در نهايت ذكر اين نكته ضروري است كه انتقال تکنولوژی در كشور به صورت کلان، ابزاري است كه در چارچوب برنامههاي بلندمدت و سياستهاي كلان اقتصادي كشور بهويژه با توجه به پيوستن به سازمان تجارت جهاني مؤثر بوده و در برنامههاي توسعه بكار گرفته ميشود، لذا مطالعة آن به عنوان يک حرکت استراتژيک نيز بسيار مهم و ضروري است.
مهمترين اهداف کتاب حاضر عبارتند از:
ابتدا پيرامون روشهاي انتقال تکنولوژی كه يكي از مهمترين و حساسترين موضوعات براي كشورهاي درحال توسعه است مباحث کلیدی ارائه خواهد شد. روش مناسب انتقال تکنولوژی بايد با دقت بسيار زياد و با توجه كامل به شرايط اقتصادي، سياسي و فرهنگي كشور انتخاب شود. سپس پارامترهاي اصلي در انتخاب تکنولوژی، مشكلات و محدوديتهاي ناشي از انتقال تکنولوژی، مراحل انتخاب تکنولوژی موردنظر و فرآيند انتقال تکنولوژی كه عدم آشنايي كامل با ظرافتهاي نهفته در آن نه تنها يكي از عوامل بازدارنده در انتقال اثربخش تکنولوژی بشمار ميرود بلکه ميتواند به تضعيف تکنولوژی ملي هم بيانجامد، آورده خواهد شد.
به علاوه، در بخشهای مختلف به مراحل حساس انتقال تکنولوژی همچون انطباق و جذب تکنولوژی، بهرهبرداري از تکنولوژی، توسعه و انتشار تکنولوژی اشاره خواهد شد و همچنين با توجه به اينكه هر تکنولوژی در يك مكان و زمان مشخص ممكن است مناسب و در مكان و زمان ديگر نامناسب باشد لذا به معيارهاي گوناگوني اشاره خواهد شد كه در انتخاب تکنولوژی مناسب بايد مورد توجه قرار گيرد. بررسی وتحليل مدلهای مختلف انتقال تکنولوژی که پژوهشگر را در راه رسيدن به يک مدل مناسب هدايت نمايد از ديگر ارکان مهم مورد توجه در این کتاب خواهد بود که به تفصيل به آن پرداخته ميشود.